پاها را هم دراز نمی کند...
در حالات محقق اردبیلی(رحمه الله علیه) نقل شده است: چهل سال آخر عمرش در خلوت و جلوت، پاهای خود را دراز نکرد حتی هنگام خوابیدن؛ و چون سبب آن را می پرسیدند، می فرمود:«چون در محضر پروردگارم، خجالت می کشم.»
در بستر مرگ نیز نمی گذاشت پایش را دراز کنند و می گفت: عمری است در محضر پروردگارم بی ادبی نکرده ام! اکنون که می خواهم بمیرم چگونه بی ادبی کنم؟
و چون در حال احتضار پایش را به قبله نمودند معذرت طلبید و گفت: پروردگارا! چون در این حال امر تو است راضی شدم. از دیگری نقل شده که صدایش بلند نمی شده و می گفته است: صدای بلند در محضر سلطان حقیقی خلاف ادب است.
دوستان عزیز! اگر حال این بزرگان را با کسانی که در محضر پروردگار عالمیان، حرف های زشت و ناروا و ناسزا از دهانشان بیرون می آید؛ مقایسه کنیم، از این جا تفاوت اهل یقین و دیگران را می فهمیم. ان شاءالله که سعی کنیم ما هم جزء اهل یقین باشیم. قلب سلیم/ جلد1/ صفحه292-291