کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم برخاک...
12 دی 1395 توسط قتیل العبرات
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد
ندا آمد بر در خانه ام بیا
آنقدربر در بکوب تا در به رویت وا کنم
وقتی بر در خوانه اش رسیدم
هر چه گشتم، در بسته ای ندیدم
هرچه بود، باز بود
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم
ندا آمد این را گفتم که بیایی
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را
به روی تو نبسته بودم
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک…
مهربان خدایم دوستت دارم.