دوباره شب جمعه و دلم دست خودم نیست...
09 خرداد 1398 توسط قتیل العبرات
#یا_اباعبدالله(ع)
دلم در تب و تاب است و هوایی شده است باز
هوا کرب و بلایی شده است باز
دوباره #شب_جمعه است و دلم دست خودم نیست
شده محو جمالت
که به چشمان دلم دیده ام آقا
همه عز و جلالت
همه عرش شده غرق زیارت
و من تنگ نظر باز نشستم
و شدم باز اسیر قفس نفس و صد افسوس که من بال شکسته ام
بسی عهد شکستم
دگر حال نمانده
دگر بال نمانده
دگر روزن امید به خورشید نمانده
و دگر هیچ ندارم که کنم پیشکش گوشه نگاهت
چه کنم ای همه ی جان و دلم ، جان به فدایت
به فدای حرم و صحن و سرایت…