داروی دردها
01 آذر 1395 توسط قتیل العبرات
ای داروی دردم خدا
بنگر رخ زردم خدا
درد مرا درمان نما
بر بنده ات احسان نما
بیمار درد شهوتم
بیمار مال و ثروتم
من هم مریض غیبتم
هم مبتلای تهمتم
روحم دگر تاریک شده
مرگم دگر نزدیک شده
این روح من هوشیار نیست
جان و دلم بیدار نیست
از معصیت بیدار نیست
کارم به جز آزار نیست
ظلم و ستم کارم شده
شیطان جلودارم شده
خود بینی و کبر و غرور
در جان من کرده ظهور
غفلت دو چشمم کرده کور
بنگر زتو گشتم چو دور