کرم ضد سیمان...
19 مهر 1398 توسط قتیل العبرات
فردی وارد داروخانه شد و با لهجه ای ساده و روستایی پرسید:
کرم ضد سیمان دارید؟؟؟
فروشنده با لحنی تمسخر آمیز گفت:کرم ضد سیمان؟ بله که داریم!
کرم ضد تیرآهن و آجر هم داریم حالا ایرانیشو میخوای یا خارجیشو؟؟؟
اما گفته باشم خارجیش گرونه ها؟!!!
مرد نگاهش را به دستانش دوخت و آنهارا رو به صورت فروشنده گرفت و گفت:
از وقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده،نمیتونم صورت دخترمو ناز کنم!
اگه خارجیش بهتره،خارجی بده!
متصدی داروخانه لبخند روی لباش یخ زد…
چه حقیر و کوچک است آن کسی که به خود مغرور است!
چرا که نمیداند بعد از بازی شطرنج،شاه و سرباز همه در یک جعبه قرار میگیرند
جایگاه شاه و گدا،دارا و ندار قبر است…تقواست که سرنوشت ساز است…
برای رسیدن به کبریا باید نه “کبر” داشت نه “ریا” مواظب باشیم که “تقوا” با یک “تق” “وا” نرود..