کتاب علی از زبان علی
وقتی ابوبکر فدک را از فاطمه گرفت و نماینده حضرت را از سرزمین فدک اخراج کرد، در مسجد به سراغش رفتم و دیدم مهاجران در اطرافش نشسته بودند. به او گفتم
ای ابوبکر، چرا فاطمه را از آنچه رسول خدا برایش قرار داده بود، محروم کرده و وکیلش را که سالها در آنجا بود، بیرون کردی؟
ابوبکر گفت: ای علی فدک از اموال مسلمانان است، اگر فاطمه شاهدان عادلی داشته باشد که شهادت بدهند فدک از آنِ اوست، آن سرزمین را به وی میدهیم؛ وگرنه او حقی در فدک ندارد.
از ابوبکر پرسیدم: آیا قضاوت تو درباره ما با قضاوتی که درباره دیگر مردم داری، فرق میکند؟ ابوبکر گفت: نه.
دوباره از او پرسیدم:
اگر در دست مسلمانی مالی باشد و من ادعا کنم آن مال به من تعلق دارد، از چه کسی دلیل و شاهد میخواهی؟ از من که مدعی هستم یا از آن مسلمان که مال در دست اوست؟
ابوبکر: از تو دلیل می خواهم که مدعی هستی.
گفتم حال اگر در دست من مالی باشد و مسلمانان ادعا کنند مال آنان است، از من دلیل و شاهد میخواهی یا از آنان که مدعی اند؟
اینجا بود که ابوبکر سکوت اختیار کرد و پاسخی نداد. عمر به یاریاش آمد و گفت: فدک جزو اموال مسلمانان است و ما در مقام بحث و مناظره با تو نیستیم،
من بدون توجه به سخن عمر، از ابوبکر سؤال کردم: قضاوت قرآن را قبول داری؟ ابوبکر گفت: آری، قرآن را قبول دارم.
از او پرسیدم: آیا این آیه در شأن ما نازل شده است یا در شأن غیر ما؟
《إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا》
خدا چنین اراده کرده است که هر آلودگی را از شما اهل بیت ببرد و شما را از هر عیبی تطهیر و منزه کند
ابوبکر گفت: این آیه درباره شما نازل شده است.
با این اعتراف، از او پرسیدم:
اگر دو شاهد از مسلمانان شهادت دهند که فاطمه مرتکب فحشا شده است، چگونه قضاوت خواهی کرد؟
ابوبکر: همان گونه که بر سایر زنان مسلمان اقامه حد می کنم. بر اونیز حد جاری می کنم.
به او گفتم: دراین صورت تو نزد خداوند از کافران محسوب می شوی.
ابوبکر: چرا؟
پاسخ دادم: برای اینکه تو شهادت خدا را رد کرده و شهادت غیر خدا را پذیرفته ای؛ زیرا خداوند متعال به طهارت فاطمه شهادت داده و وقتی تو شهادت خدا را رد کنی و شهادت غیرش را بپذیری، نزد حق تعالی کافری.
این سخنان موجب گریه حاضران شد، اما به جای اینکه از حق طرف داری کننده از مسجد خارج و متفرق شدند.
منبع: کتاب “علی از زبان علی”