مهدی جان تقویم ما هنوز بهاری ندیده است بشکن سکوت یخ زدهی انتظار را
ای مسیح آل پیغمبر سلام/ انتهای سوره کوثر سلام/ مولای مهربان غزلهای من سلام/سمت زلال اشک من، آقای من سلام
سلام بر زیباترین و خوشبوترین گل کلزار هستی، محبوب دل عاشقان
مولا جان دلم می خواهد یرایت عاشقانه بنویسم، می خواهم از آمدنت بگویم. از رسیدنت…از پایان شب های بلند غیبتت…
مولای من! آرزو می کنم روزی بیایی و در حضورت، برایت جشن آغاز امامت بگیرم.
مولا جان! بیا ببین، هنوز که نیامده ای خانهی دلم را آراسته ام برایت تا قدم در خانهی دلم بگذاری و کلبه ام را به نور وجودت منور کنی . ای عزیز فاطمه (سلام الله علیها) مولا جان هر غروب برای ظهور و سلامتی شما دعا می کنم و برای شما اسفند دود می کنم و از شما التماس دعا دارم.
می دانم غایب نیستید و از هر حاضری، حاضرتر می باشید. این منم که از نظر شما غایبم و باید با اعمال و رفتار صالح به شما نزدیک گردم تا دیده شوم.
ای آقای مهربان ، ای مولای خوبان، ای سردار سرافراز، ای امید عاشقان و منتظران بیا! تا نیایی، دریای زندگیمان از اسارت طوفان رها نمی شود. بدان که دلهای عاشقان منتظرت، همیشه به امید آمدنت می تپد. می دانم ای مولای خوبم که دلیل جدایی از شما گناهان من است و ثمر از این همه غفلت، دل سیاه من است. نام شما ای گل زهرا (سلام الله علیها)دلیل راه من است. ببین که روز سپیدم ز هجر شما شام است. بیا و نور فکن که چهرهی شما ماه من است. مولا جان! جدایی از شما بلایی عظیم و جانکاه است؛ گواه قلب حزین، سردی نگاه من است.
مولا جانم! نمی دانم شاید قرار است هر باری برای آمدنت جمعه ای را قربانی کنیم. شاید هنوز لایق نشده ایم که چشمان منتظرمان به چهرهی نورانی شما روشن گردد. پس ای یاران بخوانید سرود هم عهدی را در فراق جانان چرا که من هم می خوانم هر شب شعر هم عهدی، شب جمعه منم و زکریا مهدی است.
این همه لاف زن مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست که کنارش باشیم