یا فارس الحجاز

گشور ما از دو گل دارد بهار
هم بهار و هم وقار و اعتبار
هر دو گل از باغهای رسول
هر دو گل از نسل زهرای بتول
آن یکی در شهر قم آن یکی در مشهد
نام او معصومه و آن یکی نامش رضا
سائلانش بی نیاز عالمند
جیره خواهرانش امیر و حاتمند
از رضا غیر رئوفی کس ندید
دست لطفش ناز آهو را خرید اصول مداحی/ جلد1/ صفحه592

نماهنگ فوق العاده زیبا که شیعیان جمهوری آذربایجان برای رهبر معظم انقلاب ساختند.

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!
طبیبم داده پیغامم بیام دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!
شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!
به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!
دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن
که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!
هزاران بار من رفتم،ولی شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!
? سید علی خامنه ای ?

در روز پدر به ڪعبه سر باید زد
بـر بام نجـف دوباره پر باید زد
در حسرٺ بوسه بر ضریـح مولا
صد بوسه به دستان پدر باید زد

ایام الله
چه زیبا بود فریاد من و تو
میان کوچه ها در زیر رگبار
صدای خشم بی اندازه مان بود
تمام حرفهای روی دیوار
چه زیبا بود بند وحدت ما
که با آن دست شب را بسته بودیم
به فکر پر زدن بودیم و رفتن
اگر چه مثل مرغی خسته بودیم
چه زیبا بود شبهایی که لبها
پر از بوی گل تکبیر بودند
شبی که مشتهای خسته ی ما
به تنهایی حریف تیر بودند
چه زیبا بود شب را خواب کردن
تمام دردها را آب کردن
چه زیبا بود در تاریکی شب
نگاهی بر گل مهتاب کردن
چه زیبا بود و زیباتر از آنها
که یک امروز زیبا را بسازیم
همه با یاد آنهایی که رفتند
بهار سبز فردا را بسازیم اصول مداحی/ جلد اول / صفحه 775