بارگناه و حال عبادت
21 اردیبهشت 1397 توسط قتیل العبرات
مردی بار گندم بر دوش الاغ خود نهاد و بار گندم چنان زیاد شد ڪه الاغ پاهایش لرزید زمین نشست. هر چقدر تلاش ڪردند نتوانست برخیزد.
مردی دور دست این صحنه دید گریست. پسرش علت را پرسید.
گفت: بر حال خود گریستم ڪه مانند این الاغ باری از گناهان بر دوش میڪشم و این بارِ گناهان حال عبادت را از من گرفتهاند.
چنانچه این الاغ از سنگینی بار نتوانست برخیزد، سنگینی بار گناهان نیز مرا نمیگذارد برای نماز صبح از بسترم برخیزم…